شماره یک
لرد سیاه: جلوی نابغه‌ی خبیث قرن زانو بزنید

درباره کتاب

احساس کرد سقوطش تا ابد ادامه دارد؛ احساس کرد تکه‌‌های گوشت تنش ذره ذره از او جدا می‌شوند، انگار در حین سقوط در حال تبدیل شدن به موجود دیگری بود. بعد از مدتی طولانی فریادهای حاکی از خشم و وحشتش خاموش شد و رخوتی خواب‌آلود وجودش را فرا گرفت، همه‌ی حواسش را از دست داد و در سکوت در خلأ بی‌انتهایی که ظاهرا تا ابد امتداد داشت، فرود آمد. بعد ناگهان...
شترق!
درد، درد بی‌پایان...


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: کتاب های تخیلی

پنج شنبه 3 دی 1395 | 12:36 | آیناز طاهری |